[اسم]

teabag

/ˈtiːbæɡ/
قابل شمارش

1 چای کیسه‌ای

معادل ها در دیکشنری فارسی: چای کیسه‌ای
  • 1.A smiling student offered us a teabag.
    1. یک دانشجوی خندان به ما یک چای کیسه‌ای تعارف کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان