[اسم]

teacher

/ˈtiːtʃər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 معلم آموزگار، مدرس

مترادف و متضاد educator instructor learner student
  • 1.I love my teacher too.
    1. من هم معلمم را دوست دارم.
a history/science/English ... teacher
معلم تاریخ/علوم/زبان انگلیسی و...
  • Our English teacher is not strict.
    معلم زبان انگلیسی ما سخت‌گیر نیست.
کاربرد اسم teacher به معنای معلم
معادل اسم معلم در فارسی "معلم" یا "آموزگار" است. teacher یا معلم به کسی گفته می‌شود که شغلش تدریس است بخصوص در مدرسه. مثال:
"a history teacher" (یک معلم تاریخ)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان