[اسم]

telecommunications

/tˌɛlɪkəmjˌuːnɪkˈeɪʃənz/
قابل شمارش

1 مخابرات ارتباطات از دور

معادل ها در دیکشنری فارسی: ارتباطات راه دور مخابرات
مترادف و متضاد telecoms
  • 1.the telecommunications company
    1. شرکت مخابرات
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان