Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . راننده قطار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
train driver
/treɪn ˈdraɪvər/
قابل شمارش
1
راننده قطار
1.My dad's a train driver.
1. پدرم، راننده قطار است.
تصاویر
کلمات نزدیک
train
trailing
trailer truck
trailer park
trailer
train of thought
train station
train stop
trainable
trained
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان