Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تغییر شکل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
transformation
/ˌtrænsfərˈmeɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تغییر شکل
دگرگونی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استحاله
تبدیل
تحول
تغییر
دگرگونی
1.The city's transformation has been amazing.
1. دگرگونی شهر جالب توجه بوده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
transform somthing into something
transform
transfixed
transfix
transferable
transformer
transfusion
transgenic
transgress
transgression
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان