Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . واکسن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
vaccine
/ˌvækˈsin/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
واکسن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
واکسن
مایه
1.a vaccine against HIV
1. واکسن (علیه) اچ آی وی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
vaccination
vaccinating
vaccinated
vaccinate
vacay
vacuum
vacuum-clean
vacuum cleaner
vagabond
vagrancy
کلمات نزدیک
vaccination
vaccinated
vaccinate
vacationer
vacation
vacillate
vacuous
vacuum
vacuum cleaner
vacuum flask
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان