Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بیمعنی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
vacuous
/ˈvækjuəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more vacuous]
[حالت عالی: most vacuous]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیمعنی
بیخرد، تهی، احمقانه
مترادف و متضاد
empty
unintelligent
vacant
1.a vacuous smile
1. لبخندی بیمعنی
2.a vacuous young woman
2. یک زن جوان بیخرد
3.he had a vacuous expression on his face.
3. او حالتی احمقانه بر چهره اش داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
vacillate
vaccine
vaccination
vaccinated
vaccinate
vacuum
vacuum cleaner
vacuum flask
vagabond
vagaries
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان