Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مردد بودن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to vacillate
/ˈvæsəleɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: vacillated]
[گذشته: vacillated]
[گذشته کامل: vacillated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مردد بودن
نوسان داشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تردید داشتن
مترادف و متضاد
fluctuate
hesitate
waver
1.The country’s leaders are still vacillating between confrontation and compromise.
1. سران کشور همچنان بین مقابله و مصالحه مردد هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
vaccine
vaccination
vaccinated
vaccinate
vacationer
vacuous
vacuum
vacuum cleaner
vacuum flask
vagabond
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان