[قید]

vaguely

/ˈveɪɡli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به طور مبهم سربسته

  • 1.I vaguely remember what happened.
    1. من به طور مبهم یادم می‌آید که چه اتفاقی افتاد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان