Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دید
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
visibility
/ˌvɪzəˈbɪlɪti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دید
قابلیت رویت، نمایانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دید
تصاویر
کلمات نزدیک
viscous
viscosity
viscid
viscera
visage
visibility is low because of a dense fog.
visible
visible effect
visibly
visibly disappointed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان