خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دستور حواله مستمر
[اسم]
der Dauerauftrag
/ˈdaʊ̯ɐˌʔaʊ̯ftʀaːk/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Daueraufträge]
[ملکی: Dauerauftrag(e)s]
1
دستور حواله مستمر
1.Er hat den Dauerauftrag gekündigt.
1. او دستور حواله مستمر را فسخ کرد.
2.Ich zahle meine Miete per Dauerauftrag.
2. من اجارهام را با دستور حواله مستمر پرداخت میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
dauer
datum
dattelpalme
dattel
dativobjekt
dauerbrenner
dauern
dauernd
daumen
daune
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان