[فعل]

abholen

/ˈaphoːlən/
فعل گذرا
[گذشته: holte ab] [گذشته: holte ab] [گذشته کامل: abgeholt] [فعل کمکی: haben ]

1 (رفتن و) گرفتن

مترادف و متضاد holen
etwas (Akk.) abholen
(رفتن و) چیزی را گرفتن
  • 1. Ich muss noch ein Paket von der Post abholen.
    1. من باید بروم و یک بسته را از پست بگیرم.
  • 2. Wann kann ich den Schrank bei dir abholen?
    2. کی می‌توانم بیایم و کمد را از تو بگیرم؟
کاربرد abholen به معنای (رفتن و) گرفتن
"abholen" در این کاربرد به معنای برداشتن چیزی از محلی خاص و (تحویل) گرفتن آن با خود است. مثلاً یک بسته پستی را از اداره پست گرفتن و با خود به خانه آوردن.

2 دنبال کسی رفتن

مترادف و متضاد bringen
jemanden abholen
دنبال کسی رفتن (و او را به جایی آوردن)
  • 1. Ich muss um vier Uhr die Kinder von der Schule abholen.
    1. من باید ساعت چهار دنبال بچه‌ها بروم و آن‌ها را از مدرسه بیاورم.
  • 2. Kannst du mich morgen vom Bahnhof abholen?
    2. می‌توانی فردا به ایستگاه قطار دنبال من بیایی؟
  • 3. Meine Freundin hat mich vom Bahnhof abgeholt.
    3. دوست من، دنبالم به ایستگاه قطار آمد.

3 دستگیر کردن

مترادف و متضاد verhaften
jemanden abholen
کسی را دستگیر کردن
  • 1. Die Polizei hat ihn abgeholt.
    1. پلیس او را دستگیر کرده‌است.
  • 2. Man hat ihn gestern abgeholt.
    2. دیروز او را دستگیر کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان