خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سختکوش
[صفت]
assiduous
/əˈsɪdwəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more assiduous]
[حالت عالی: most assiduous]
1
سختکوش
کوشا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تلاشگر
ساعی
مجدانه
کوشا
مترادف و متضاد
diligent
hard-working
1.The assiduous people of Hong Kong
1. مردم سختکوش هنگکنگ
تصاویر
کلمات نزدیک
assiduity
asshole
asseverate
assets
asset
assiduously
assign
assignee
assignment
assimilate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان