خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تولد
[اسم]
birth
/bɜrθ/
قابل شمارش
1
تولد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تولد
ولادت
میلاد
مترادف و متضاد
arrival
beginning
childbirth
death
demise
1.He weighed seven pounds at birth.
1. او هنگام تولد هفت پوند وزن داشت.
2.The application form will ask for your place of birth.
2. فرم ثبت نام محل تولد شما را میخواهد.
3.What's your date of birth?
3. تاریخ تولد شما کی است؟
تصاویر
کلمات نزدیک
birr
biro
birmingham
bireme
bird’s-eye view
birth certificate
birth control
birth mother
birth rate
birthday
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان