خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشگیری از بارداری
[اسم]
birth control
/bɜrθ kənˈtroʊl/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیشگیری از بارداری
ضدبارداری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جلوگیری از بارداری
کنترل موالید
1.She started using a new type of birth control pill.
1. او استفاده از نوع جدیدی از قرص ضدبارداری را شروع کرد.
Methods of birth control
روشهای پیشگیری از بارداری
تصاویر
کلمات نزدیک
birth certificate
birth
birr
biro
birmingham
birth mother
birth rate
birthday
birthday cake
birthday card
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان