خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشتی هوایی (بادکنکی)
2 . گامبو
[اسم]
blimp
/blɪmp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کشتی هوایی (بادکنکی)
بلیمپ
a promotional blimp
کشتی هوایی تبلیغاتی
2
گامبو
بشکه، خیلی چاق
disapproving
humorous
informal
1.My sister a total blimp.
1. خواهرم خیلی گامبو است.
توضیحاتی در رابطه با blimp
واژه blimp در این مفهوم هم جنبه طنزآمیز دارد و هم جنبه توهینآمیز. این واژه اشاره دارد به اینکه یک فرد از فرط چاقی شبیه کشتی هوایی بادکنکی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
blimey
blight
blessing in disguise
blessing
blessedness
blind
blind alley
blind as a bat
blind date
blind drunk
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان