خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برادر زن/شوهر
[اسم]
brother-in-law
/ˈbrʌð.ər.ɪn.lɔː/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
برادر زن/شوهر
شوهر خواهر، باجناق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آیزنه
باجناق
برادرزن
برادرشوهر
شوهرخواهر
1.It's my brother-in-law's birthday today.
1. امروز تولد برادر زن/شوهر (شوهر خواهر) من است.
تصاویر
کلمات نزدیک
brother!
brother
brothel
broth
broomstick
brotherhood
brotherly
brow
browbeat
brown
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان