خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اثر کلاسیک
2 . ادبیات باستانی یونان و روم
3 . کلاسیک
4 . نوعی
[اسم]
classic
/ˈklæsɪk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اثر کلاسیک
فیلم کلاسیک
1.‘La Grande Illusion’ is one of the classics of French cinema.
1. "توهم بزرگ" یکی از فیلمهای کلاسیک سینمای فرانسه است.
2.English classics such as ‘Alice in Wonderland.’
2. کلاسیکهای انگلیسی همچون "آلیس در سرزمین عجایب."
2
ادبیات باستانی یونان و روم
a degree in Classics
مدرکی در رشته ادبیات باستانی یونان و روم
[صفت]
classic
/ˈklæsɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more classic]
[حالت عالی: most classic]
3
کلاسیک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کلاسیک
a classic movie
یک فیلم کلاسیک
a collection of classic cars
مجموعهای از ماشینهای کلاسیک
4
نوعی
کلیشهای، همیشگی
classic example/mistake/case ...
مثال/اشتباه/مورد و... همیشگی [کلیشهای]
1. a classic example of poor communication
1. یک مثال همیشگی از ارتباط ضعیف
2. Too many job hunters make the classic mistake of thinking only about what’s in it for them.
2. بسیاری از جویندگان کار این اشتباه کلیشهای را میکنند که تنها به آنچه به نفع خودشان است فکر میکنند.
[عبارات مرتبط]
classical
1. کلاسیک
the Classics
2. آثار فلاسفه و نویسندگان یونان و روم باستان
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
class fellow
class aves
class
clasp
clary sage
classic female blues
classic french gray
classical
classical music
classicism
کلمات نزدیک
class activity
class act
class a drug
class
clasp
classical
classical music
classical poetry
classicism
classics
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان