خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مقایسه
[اسم]
comparison
/kəmˈpær.ə.sən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مقایسه
قیاس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تشبیه
تطبیق
مقایسه
مقابله
قیاس
مترادف و متضاد
contrast
juxtaposition
1.In comparison with the French, the British eat far less fish.
1. در مقایسه با فرانسویها، بریتانیاییها خیلی کمتر ماهی میخورند.
2.They made a comparison of different countries' eating habits.
2. آنها عادات غذا خوردن کشورهای مختلف را مقایسه کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
compared with
compared to
compared
compare notes
compare apples and oranges
compartment
compass
compassion
compassionate
compassionate leave
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان