خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تحسینکننده
2 . مجانی
[صفت]
complimentary
/ˌkɑːmplɪˈmentri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more complimentary]
[حالت عالی: most complimentary]
1
تحسینکننده
ستایشگر، تعریفکننده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ستایشآمیز
1.She was extremely complimentary about his work.
1. او بهشدت تحسینکننده کار او بود.
2
مجانی
رایگان
complimentary tickets for the show
بلیتهای مجانی (برای) نمایش
تصاویر
کلمات نزدیک
compliment
complicity
complicit
complication
complicated
compliments slip
comply
compo
component
comport
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان