خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لقاح
[اسم]
conception
/kənˈsepʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لقاح
بسته شدن نطفه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بارورسازی
1.A child is born about 40 weeks after conception takes place.
1. یک کودک حدودا چهل هفته بعد از لقاح به دنیا می آید.
تصاویر
کلمات نزدیک
concept album
concept
concentric
concentration camp
concentration
conceptual
conceptualization
concern
concerned
concerning
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان