خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حرکت (از جایی)
2 . (پرواز، قطار و ...) خروجی
[اسم]
departure
/dɪˈpɑr.tʃər/
غیرقابل شمارش
1
حرکت (از جایی)
عزیمت، عمل رفتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ارتحال
حرکت
خروج
ذهاب
رحلت
هجرت
هجران
عزیمت
مترادف و متضاد
going
going away
leaving
arrival
departure time
زمان حرکت
2
(پرواز، قطار و ...) خروجی
تصاویر
کلمات نزدیک
departmental
department store
department for education and skills
department
departed
departure lounge
departures
departures board
depend
dependability
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان