خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمشده
2 . کوچک و بیاهمیتشده
[صفت]
diminished
/dɪˈmɪnɪʃt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more diminished]
[حالت عالی: most diminished]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کمشده
کوچکشده، کاهشیافته
the diminished Roman Empire
امپراطوری روم کوچکشده
2
کوچک و بیاهمیتشده
تحقیرشده
1.She felt diminished by the report.
1. او بهخاطر گزارش احساس کرد تحقیرشدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
diminish
dimensions
dimensional
dimension
dime novel
diminuendo
diminutive
dimly
dimmer
dimness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان