خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جن
[اسم]
elf
/ɛlf/
قابل شمارش
[جمع: elves]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جن
پری
1.Elves are often portrayed as rather mischievous.
1. جن ها اغلب نسبتا شیطان و بدجنس نشان داده می شوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
eleventh
elevenses
eleven
elevator operator
elevator
elfin
elicit
elide
eligibility
eligible
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان