1 . ملالت
[اسم]

ennui

/ɑːnˈwiː/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ملالت خستگی

معادل ها در دیکشنری فارسی: ملال
مترادف و متضاد boredom
  • 1.The whole country seems to be affected by the ennui of winter.
    1. به نظر می رسد کل کشور تحت تاثیر ملالت فصل زمستان است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان