Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . شیفتگی
[اسم]
fascination
/ˌfæsəˈneɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شیفتگی
علاقهمندی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جذابیت
1.The girls listened in fascination.
1. آن دختران با شیفتگی گوش کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
fascinatingly
fascinating
fascinated
fascinate
fasciculus
fasciola
fasciola hepatica
fascioliasis
fasciolidae
fasciolopsiasis
کلمات نزدیک
fascinating
fascinated
fascinate
fascia
farvardin
fascism
fascist
fashion
fashion designer
fashion show
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان