Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . طراح مد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
fashion designer
/ˈfæʃən dɪˈzaɪnər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طراح مد
طراح لباس
1.He was a fashion designer when he was young.
1. او طراح مد [لباس] بود، وقتی که جوان بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
fashion
fasciola hepatica
fascinatingly
fascinating
fascinated
fashion show
fashion statement
fashionable
fashionably
fast
کلمات نزدیک
fashion
fascist
fascism
fascination
fascinating
fashion show
fashion statement
fashion victim
fashionable
fashionably
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان