خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرزرقوبرق
2 . مطلوب
[صفت]
glittering
/ˈglɪtərɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more glittering]
[حالت عالی: most glittering]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرزرقوبرق
براق، درخشنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
براق
پرتلالو
مترادف و متضاد
sparkling
a glittering sword
یک شمشیر براق
the glittering ornaments on a Christmas tree
وسایل تزیینی پرزرقوبرق روی درخت کریسمس
2
مطلوب
دلخواه
مترادف و متضاد
desirable
a glittering career
یک حرفه [کار] مطلوب
تصاویر
کلمات نزدیک
glitter
glitch
glisten
glint
glimpse
glitz
glitzy
gloaming
gloat
global
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان