[فعل]

to gloat

/gloʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: gloated] [گذشته: gloated] [گذشته کامل: gloated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پز دادن (موفقیت خود) خوشحال شدن (از شکست دیگران)، شادی کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: لاف زدن
  • 1.She is still gloating over her victory.
    1. او هنوز دارد پز پیروزی‌اش را می‌دهد [او هنوز دارد برای پیروزی‌اش شادی می‌کند].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان