خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رفتن به سینما
[عبارت]
going to the movies
/ˈgoʊɪŋ tu ðə ˈmuviz/
1
رفتن به سینما
1.After dancing, going to the movies is my favorite weekend activity.
1. بعد از رقص، رفتن به سینما فعالیت مورد علاقه من در آخر هفته است.
2.Ben listed his hobbies as watching TV, shopping, and going to the movies.
2. «بن» تفریحات خود را تماشای تلویزیون، خرید و رفتن به سینما فهرست میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
going to
going strong
going out
going concern
going
going-over
goings on
goings-on
goiter
gold
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان