Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . بیملاحظه
2 . زشت
3 . ناموزون
[صفت]
graceless
/ˈɡreɪsləs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more graceless]
[حالت عالی: most graceless]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیملاحظه
بینزاکت
a graceless, angry young man
یک مرد عصبانی بینزاکت
2
زشت
بیقواره، بدشکل
the graceless architecture of the 1960s
معماری بدشکل دهه 60 میلادی
3
ناموزون
بدون مهارت، دستوپاچلفتی
1.She swam with a graceless stroke.
1. او با حرکات بدون مهارت شنا کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
gracefulness
gracefully
graceful
grace will last beauty will blast
grace period
gracelessly
gracelessness
gracie
gracie allen
gracilariid
کلمات نزدیک
gracefully
graceful
grace period
grace
grabby
gracious
graciously
gradation
grade
grade an assignment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان