خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خوابگاه
[اسم]
hall of residence
/ˌhɔːl əv ˈrezɪdəns/
قابل شمارش
[جمع: halls of residence]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خوابگاه
مترادف و متضاد
dormitory
hall
1.For a brief time they had shared a room in hall of residence.
1. برای مدت کوتاهی آنها در خوابگاه هم اتاقی بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
hall
halitosis
halibut
halfwit
halfway house
hallmark
hallowed
halloween
hallucinate
hallucination
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان