خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به دردسر افتادن
[عبارت]
heads are going to roll
/hɛdz ɑr ˈgoʊɪŋ tu hɛl roʊl/
1
به دردسر افتادن
informal
1.The boss just called them into his office. I think heads are going to roll.
1. رییس، آنها را به دفترش فراخواند. فکر کنم آنها قرار به دردسر بیفتند.
تصاویر
کلمات نزدیک
heads
headroom
headrest
headquarters
headphones
heads or tails
heads up!
heads will roll
headscarf
headset
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان