خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بستری شدن
[اسم]
hospitalization
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بستری شدن
بستری بودن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
hospitality
hospitalist
hospitalisation
hospital ward
hospital train
hospitalization insurance
hospitalize
host
hosta
hostage
کلمات نزدیک
hospitality
hospital
hospitably
hospitable
hospice
hospitalize
hossein
host
hostage
hostage-taker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان