خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدون فکر کردن
[قید]
impulsively
/ɪmˈpʌlsɪvli/
غیرقابل مقایسه
1
بدون فکر کردن
آنی
مترادف و متضاد
impetuously
rashly
1.She reacted impulsively to the loud noise.
1. او بدون فکر کردن به صدای بلند واکنش نشان داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
impulsive
impulse buying
impulse
impudent
impudence
impunity
impure
impurity
impute
in
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان