Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . انژکتور
[اسم]
injector
/ɪndʒˈɛktɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انژکتور
سوختپاش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سوختپاش
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
injection
injectant
injectable filler
injectable
inject
injera
injudicious
injudiciously
injudiciousness
injun
کلمات نزدیک
injection
inject
initiative
initiation
initiate
injunction
injure
injured
injurious
injury
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان