خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مربی
[اسم]
instructor
/ɪnˈstrʌk.tər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مربی
مدرس دانشگاه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آموزگار
معلم
مربی
مدرس
مترادف و متضاد
schoolteacher
teacher
trainer
pupil
1.a driving instructor
1. مربی رانندگی
2.aerobics instructor
2. مربی ایروبیک
تصاویر
کلمات نزدیک
instructive
instructional
instruction manual
instruction
instruct
instrument
instrument panel
instrumental
instrumental music
instrumentalism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان