خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بخش مراقبتهای ویژه
[اسم]
intensive care unit
/ɪntˈɛnsɪv kˈɛɹ jˈuːnɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بخش مراقبتهای ویژه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آیسییو
1.She’s still critically ill in intensive care.
1. او همچنان بهشدت بیمار و در بخش مراقبتهای ویژه است.
2.The baby was in intensive care for 48 hours.
2. نوزاد 48 ساعت در بخش مراقبتهای ویژه بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
intensive
intensity
intensify
intensifier
intensification
intensive course
intensively
intent
intention
intentional
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان