خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کوره
[اسم]
kiln
/kɪln/
قابل شمارش
1
کوره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آتشخانه
کورهای
کوره
تصاویر
کلمات نزدیک
killjoy
killing
killer whale
killer cell
killer application
kilo
kilobyte
kilogram
kilometer
kilowatt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان