خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . با ملایمت
2 . کم
3 . با بیدقتی
[قید]
lightly
/ˈlaɪtli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more lightly]
[حالت عالی: most lightly]
1
با ملایمت
به آرامی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
به نرمی
باملایمت
مترادف و متضاد
delicately
gently
softly
hard
heavily
1.He lightly kissed my cheek.
1. او با ملایمت گونه مرا بوسید.
2
کم
به مقدار کم
lightly cooked vegetables
سبزیجات کم پختهشده [نیمپز]
3
با بیدقتی
با بیتوجهی
1.it is not something that should be taken lightly.
1. این چیزی نیست که با بیدقتی به آن پرداخت [این مسئلهای نیست که آن را نادیده گرفت].
تصاویر
کلمات نزدیک
lighting engineer
lighting
lighthouse
lighter
lighten the mood
lightness
lightning
lightning fast
lightning never strikes twice in the same place
lightning rod
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان