1 . مسلسل
[اسم]

machine gun

/məˈʃin gʌn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مسلسل تیربار

معادل ها در دیکشنری فارسی: تیربار مسلسل
  • 1.That machine gun looks very scary.
    1. اون مسلسل خیلی ترسناک به نظر می‌رسد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان