خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جوز هندی
[اسم]
nutmeg
/ˈnʌtmeɡ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جوز هندی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جوز هندی
1.freshly grated nutmeg
1. جوز هندی تازه آسیاب شده
تصاویر
کلمات نزدیک
nuthatch
nutcracker
nutcase
nut
nurture
nutrient
nutrition
nutritional
nutritional science
nutritionist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان