خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تئاتر
2 . بازیخانه
[اسم]
playhouse
/plˈeɪhaʊs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تئاتر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تئاتر
تماشاخانه
مترادف و متضاد
theater
2
بازیخانه
[خانه کوچک مخصوص بازی کودکان]
تصاویر
کلمات نزدیک
playgroup
playground
playful
player
playboy
playing card
playing computer games
playing field
playing football
playing tennis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان