خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به تعویق افتاده
[صفت]
postponed
/poʊstpˈoʊnd/
قابل مقایسه
1
به تعویق افتاده
معوق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عقبافتاده
معوق
تصاویر
کلمات نزدیک
postpone
postpaid
postnatal depression
postnatal
postmodernism
postponement
postprandial
postulate
posture
postwoman
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان