خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حکم حفاظت
[اسم]
preservation order
/ˌprezərˈveɪʃn ɔːrdər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حکم حفاظت
1.These trees had not been protected by a preservation order.
1. این درختان به وسیله حکم حفاظت مراقبت نشده بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
preservation
presently
presenter
presentation
presentable
preservative
preserve
preserve the environment
preshrunk
preside
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان