خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ابرو بالا انداختن (از تعجب یا نارضایتی)
[جمله]
raise eyebrows
/reɪz ˈaɪˌbraʊz/
1
ابرو بالا انداختن (از تعجب یا نارضایتی)
1.I raised many eyebrows when I came in to work two hours late this morning.
1. من وقتی امروز صبح دو ساعت دیرتر سرکار رسیدم، همه ابروهایشان را بالا انداختند.
تصاویر
کلمات نزدیک
raise a question
raise a hand
raise a child
raise
rainy season
raise money
raised floor
raisin
raison d'être
rake
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان