خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ارتجاعی
2 . واپسگرا
[صفت]
reactionary
/riˈækʃəˌnɛri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more reactionary]
[حالت عالی: most reactionary]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ارتجاعی
واپسگرا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ارتجاعی
واپسگرایی
واپسگرا
مرتجع
ارتجاعی
1.reactionary attitudes
1. نگرشهای ارتجاعی
[اسم]
reactionary
/riˈækʃəˌnɛri/
قابل شمارش
2
واپسگرا
محافظهکار، سنتگرا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مرتجع
1.I'm not a reactionary.
1. من یک واپسگرا نیستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
reaction
react
reacquaint
reachable
reach a verdict
reactive
reactor
read
read aloud
read my lips
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان