[فعل]

to reacquaint

/ˌriəˈkweɪnt/
فعل ناگذر
[گذشته: reacquainted] [گذشته: reacquainted] [گذشته کامل: reacquainted]

1 دوباره آشنا کردن دوباره آشنا شدن

  • 1.We got reacquainted again.
    1. دوباره (با هم) آشنا شدیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان