Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . استعفا
2 . استعفانامه
[اسم]
resignation
/ˌrezɪɡˈneɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
استعفا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استعفا
کنارهگیری
to hand one's resignation
تقاضای استعفا دادن
2
استعفانامه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استعفانامه
مترادف و متضاد
letter of resignation
resignation letter
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
resign to
resign
resift
residuum
residue
resignedly
resile
resilience
resiliency
resilient
کلمات نزدیک
resign oneself to
resign
residue
residual
residents’ association
resigned
resignedly
resilience
resilient
resin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان