Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ارتجاعی
2 . سرسخت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
resilient
/rɪˈzɪljənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more resilient]
[حالت عالی: most resilient]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ارتجاعی
انعطافپذیر، برگشتپذیر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فنری
مترادف و متضاد
flexible
1.She's a resilient girl - she won't be unhappy for long.
1. آن دختر روحیه انعطافپذیری دارد؛ برای مدت طولانی ناراحت نخواهد بود.
2.This rubber ball is very resilient and immediately springs back into shape.
2. این توپ لاستیکی بسیار ارتجاعی است و سریع به شکل اولیهاش برمیگردد.
2
سرسخت
قوی
مترادف و متضاد
strong
tough
1.He was still young and resilient.
1. او هنوز جوان و سرسخت بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
resilience
resignedly
resigned
resignation
resign oneself to
resin
resinous
resist
resistance
resistant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان